می خوام یادبگیرم

امین احدی

برای بیدار ماندن کافی است شروع کنید

بدون شک شما بارها و بارها درباره فرمول موفقیت خواندید و شنیدید. راه های جالب و متنوعی برای موفقیت وجود دارد که شک ندارم بیش تر شما آن ها را امتحان کردید. اما فکر نمی کنم تا به حال در مورد فرمول شکست زیاد کنجکاو شده باشید چون هیچ کس دوست ندارد شکست بخورد.

اما به نظر من دانستن فرمول شکست بسیار مهم است. قصد دارم در این مقاله درباره کارهایی صحبت کنم که باعث کم شدن احتمال موفقیت شما می شود و به شما کمک می کنند تا شکست بخورید. البته منظور من فرمول کلی شکست نیست بلکه کارهایی است که اگر بعد از بیدار شدن از خواب آن ها را انجام دهید، شما را به سمت شکست هل خواهند داد.

به تعویق انداختن زنگ هشدار ساعت

معمولا بیشتر ما عادت داریم با صدای زنگ ساعت بیدار شویم اما شاید شما هم مثل خیلی ها، دوباره هشدار زنگ را برای چند دقیقه بعد تنظیم می کنید و می خوابید. طبق بررسی های انجام شده، این کار به ظاهر ساده اثرات منفی بر زندگی و موفقیت شما دارد حتی اگر فقط برای پنج تا ده دقیقه هم چرت بزنید باز هم عادت خوبی نیست و باعث کم شدن کارایی تان می شود.

بیش تر متخصصان خواب به ما توصیه می کنند با اولین هشدار زنگ ساعت مان از خواب بیدار شویم و سعی نکنیم دوباره بخوابیم.

دلیل این توصیه این است که اگر شما وقتی زنگ هشدارتان را خاموش می کنید و دوباره می خوابید، وارد یک چرخه خواب عمیق می شوید و حتی اگر زمان کمی هم بخوابید، باز هم در طول روز کسل خواهید بود.

یکی از بهترین توصیه هایی که من درباره بیدار شدن از خوب خواندم، مربوط به کتاب قانون پنج ثانیه است که نویسنده کتاب مل رابینز به ما توصیه می کند به حالت معکوس تا پنج بشماریم و مثل موشک خودمان را از تخت خواب به بیرون پرتاب کنیم.

این نکته را هم فراموش نکنید خواب کافی یکی از عواملی است که به ما کمک می کند صبح ها زنگ هشدارمان را به تعویق نیاندازیم. پس سعی کنید که شب ها به وقع بخوابید. البته اگر یک شب موفق نشدید به موقع بخوابید صبح باز هم زنگ هشدار خود را خاموش نکنید و دوباره نخوابید تا روز پر نشاط تری داشته باشید.

البته الگوی خواب هر کسی با دیگری تا حدی فرق دارد.

قهوه و چایی خوردن

بیش تر آدم ها فکر می کنند به محض بیدار شدن باید قهوه بخورند تا سر حال شوند اما متاسفانه این کار هم مثل مورد اول اشتباه است و شانس موفقیت تان را در طول روز کاهش می دهد.

طبق بررسی روانشناسان بدن ما بین ساعت 8 تا 9 صبح، به صورت طبیعی مقدار زیادی هورمون استرس یعنی کورتیزول ترشح می‌کند، و اگر در این زمان یا زودتر از آن قهوه بنوشید، چون کورتیزول کم تری در بدنتان ترشح می شود، به همبن کارایی و تمرکزتان هم کاهش می یابد.

پس بهترین راه حل این است که بعد از ساعت 9:30 سراغ نوشیدن قهوه یا چایی بروید. فراموش نکنید این موارد به ظاهر ساده هستند اما بررسی های علمی در مورد آن ها صورت گرفته و انجام دادن این موارد می تواند موفقیت و کارایی شما را تحت تاثیر قرار دهد.

محتوای مفید و معتبر:

نشستن یا بی حرکت ماندن در رختخواب

شما بعد از بیدار شدن از خواب سریع بلند می شوید یا همچنان دراز کش می مانید یا حتی سر جایتان می نشینید؟ گاهی پیش میاید که ما بعد از بیدار شدن دقایق طولانی بی حرکت در حالت درازکش یا نشسته می مانیم. این کار باعث کسلی شما در طول روز می شود و کارایی شما را پایین می آورد.

بهتر است در این حالت بی حرکت نمانید و کش و قوسی به بدن تان بدهید. طبق تحقیقات انجام شده، بی حرکت ماندن بعد از بیداری باعث می شود تا در طول روز بی نشاط باشید. اما وقتی حرکات کششی انجام می دهید روز پر نشاط تری برای شما رقم می خورد.

یکی از این تحقیقات مربوط به امی کادی روانشناس دانشگاه هاروارد است. طبق تحقیقات امی باز کردن دست ها و حالت دادن به آن ها پس از بیدار شدن از خواب باعث می شود شما اعتماد به نفس کافی برای شروع یک روز خوب را داشته باشید.

حتما برای روزتان برنامه داشته باشید

وگرنه این اتفاقات و دیگران هستند که روزتان و زندگی‌تان را برای شما تعیین می‌کنند نه خودتان

برنامه‌ریزی کردن هر روزتان یکی از مهم‌ترین کارهایی است که می‌دانم شاید بارها شنیده‌اید ولی جالب هنوز هم تعداد زیادی از مردم انجامش نمی‌دهند. وقتی هیچ برنامه‌ای ندارید عملا شاید خودتان هم خبر نداشته باشید این دیگران و سایر اتفاقات هستند که برنامه‌ی زندگی‌تان را تعیین می‌کنند.

و برای برنامه‌ریزی درست و در عین حال به دور پیچیدگی برنامه‌ریزی‌های کتاب‌های سنگین توصیه می‌کنم حتما ویدیوی آموزشی پربازده‌ترین سیستم برنامه‌ریزی را ببینید و دانلود کنید. تا به ساده‌ترین روش بهترین و منعطف‌ترین برنامه‌ریزی ممکن را برای روزتان و زندگی‌تان داشته باشید.

نکته جالبی که امی کادی به آن اشاره می کند، این است که اگر شما بعد از بیدارشدن از خواب، بازوهایتان را به شکل V باز کنید و بکشید ، شادتر خواهید شد و روحیه‌ ی بهتری خواهید داشت.

درمان تنبلی برای بسیاری از مردم غیرممکن به نظر می‌رسد. تنبلی به مشکلی تبدیل شده که توان و انرژی فرد و متعاقباً جامعه را پایین می‌آورد. در هر چیزی و در هر کاری ممکن است رخ دهد، اما بهترین راه شناخت علت آن و امتحان کردن راه‌های مختلف برای رفع آن است.

یادتان باشد در اینجا راه های علاج تنبلی را به شما نشان می‌دهیم ولی نیاز نیست تا همه‌ی راه‌ها را به یکباره مورد استفاده قرار دهید. بهتر است در ابتدا یک یا چند راه را امتحان کنید و در مراحل بعدی به سراغ راه‌حل‌های بعدی روید.

1- موانع روانی فعالیت‌های خود را شناسایی کنید و پیش از شروع هر فعالیتی انرژی روانی خود را تقویت کنید.
وقتی که در کل انسانی هستید که از نظر روانی و احساسی حال و حوصله ندارید پس برای رفع این مانع به یک ذره هیجان نیاز دارید. کارهایی مانند یک استراحت کوتاه، گوش دادن به یک موسیقی زیبا، خوردن غذای مورد علاقه‌تان و … می‌تواند انرژی احساسی شما را تقویت کند.

2- پیش از شروع هر کاری، مقدمات آن را فراهم کنید.
هر قدر از موضوعی بیشتر آگاهی داشته باشید و از قبل مقدمات آن را آماده کرده باشید، تسلط شما بر آن کار بهتر و سرعت عمل شما بیشتر می‌شود.

3- سه دلیل کاملاً شخصی و مربوط به خودتان بیاورید که بهتر است اهمال کاری را کنار بگذارید.
هر قدر دلایلتان ملموس‌تر باشد، بهتر است.

4- کار را از هر نقطه‌ای که برایتان راحت‌تر است، آغاز کنید؛
زیرا همین که قدم اول را بردارید، نیمی از راه را پیش رفته‌اید؛ پس چند قدم دیگر به جلو بردارید. وقتی درگیر کار شدید، دیگر برایتان سخت است که آن را نیمه کاره کنار بگذارید.

5- چشم اندازهای بزرگ اما اهداف کوچک داشته باشید.
اهداف بزرگ وقتی محقق می‌شوند که به مجموعه‌ای منسجم از اهداف کوچک تبدیل شوند.

6- پس از انجام هر بخشی از کار، به خودتان پاداش کوچکی بدهید،
مثلاً بگویید اگر این بخش از کار را تمام کنم، برای خود چای تازه، دم خواهم کرد. حتماً به قولی که به خودتان می‌دهید، عمل کنید؛ زیرا به این شکل، مکانیسم لذت و پاداش در هنگام انجام کارها در ذهن شما فعال می‌شود.

7- برای انجام کارهای مهم خود، یک ضرب الاجل زمانی تعیین کنید و با تمام وجود به آن متعهد باشید.
این کار انرژی‌هایی را در شما بیدار خواهد کرد که تاکنون از وجود آن بی اطلاع بوده‌اید، درست مانند شب امتحان.

13- به جای استفاده از واژه‌ی «باید» برای انجام کارها، سعی کنید مزایای ملموس و منطقی آن کار را در ذهن خود برجسته کنید.
ذهن ناخودآگاه شما از حس تحکم و اجبار بیزار است و بهتر است برای آن، انگیزه‌های ایجابی را تقویت کنید.

14- اگر هیچ یک از روش‌های غلبه بر تنبلی روی شما جواب نمی‌دهد، این روش را نیز امتحان کنید؛
بر روی یک صندلی بنشینید و برای مدتی سعی کنید هیچ کاری را انجام ندهید و حتی فکر هم نکنید. به زودی خواهید دید که نمی‌توانید این همه انفعال را حتی برای نیم ساعت تحمل کنید و بلند می‌شوید تا کاری انجام دهید.

15- انجام کارها هنگامی که حس خوبی دارید، بسیار راحت است؛
اما شما نمی‌توانید برای انجام کارهای ضروری همیشه به حس و حالتان تکیه کنید. کارهای مهم را انجام دهید؛ حتی وقتی حس خوبی ندارید یا کمی خسته هستید.

16- به خاطر داشته باشید بسیاری از کارها آنقدر که در ذهنمان بزرگشان کرده‌ایم، بزرگ نیستند
و وقت و انرژی چندانی از ما نمی‌گیرند. این گونه کارها را به سادگی و حتی بدون فکر کردن و برنامه‌ریزی قبلی به انجام برسانید و در موردشان زیاد سخت نگیرید.

17- هرگاه ذهن شما تمایل به تسلیم در برابر لذت‌های زودگذر و کوچک ناشی از توقف انجام فعالیت را داشت، لذت‌های عمیق حاصل از اتمام کار را در ذهن خود برجسته کرده و یا جزئیات کامل آن را مرور کنید.

18- افراط در هیچ زمینه‌ای سودمند نیست.
در کار، تفریح، فعالیت، استراحت و … بهترین روش همان اعتدال است.

19- وقتی قصد انجام کاری را دارید ولی مدام آن را به تعویق می‌اندازید، دائماً درباره‌ی آن احساس گناه می‌کنید؛ اما وقتی کاری را که می‌توانید تا دو ماه دیگر انجام دهید همین حالا به انجام رسانید، ذهنتان در این دو ماه آسوده‌تر می‌شود و کمتر به آن فکر می‌کنید.

۱۸

تیر

امین احدی

از قانون های متافیزیکی برای رشد استفاده کنید

معتقدم قانون جذب مهمترین قانون کائنات است که هر کسی این قانون را درست و از منابع معتبر یاد گرفته باشد اولا شکرگزار یادگیری علم قانون جذب بوده است و ثانیا حسرت خورده که ای کاش زودتر با این موضوع به صورت درست و علمی آشنا می شد.

سعی کرده‌ایم مقالات مفید و به روز را در این قسمت از سایت پرورش افکار به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم. در بخش مقالات، عناوینی بسیار پرطرفدار همچون قانون جذب چیست، قانون جذب عشق و قانون جذب ثروت وجود دارد که روزانه هزاران بازدید از نقاط مختلف جهان دارد. تمام تلاش تیم توانمند پرورش افکار جمع آوری کاملترین بانک مقالات برای شما دوستداران علوم ذهنی است.

با مطالعه مقالات این بخش می آموزید همه چیز در این دنیا حاصل انرژی است. ما می توانیم با داشتن افکار مثبت و سازنده که از راه تکرار و تمرین حاصل می شود همه جا این انرژی را پخش کنیم. پس بیایید به یکدیگر انرژی مثبت بدهیم.

قانون جذب ثروت

نیز بر این اساس است که اگر احساس خوب نسبت به پول داشته باشیم آن را جذب می کنیم و با نگرانی آن را از خود دور می کنیم و رسیدن به آن ثروت را از بین می بریم. در این قانون مهم نیست شغل شما چیست، تنها با رعایت آن می توانید به ثروتی فراتر از آنچه به ذهنتان میرسد دست یابید.

قانون جذب آن زمان که ما در آرامش هستیم و یا در فکر و خیال، در درون ما جاریست. افکار منفی ما ارتعاش منفی می فرستد و قانون جذب هم همان سفارش را به ما برمی گرداند.

در این جا مقدمه ای بر آموزش تخصصی قانون جذب مطرح می‌شود، مباحث تکمیلی در مقاله مربوطه ارائه شده است.

زمانی که فکر مثبت یا فکر منفی در درون ما جاریست فکر ما، ارتعاشی در قانون جذب ایجاد می کند. همه چیز این جهان از ارتعاش است. احساس خوب، ارتعاش مثبت ایجاد کرده و احساس بد، ارتعاش منفی.

قانون ارتعاش بیان می کند دو تا چیز، شی، فکر با ارتعاش مساوی همدیگر را جذب می کنند.

اصلا بحث فکر کردن من به ماشین نیست، بحث فکر کردن من به سلامتی نیست، شما زمانی می توانید سلامتی را جذب کنید که با سلامتی هم ارتعاش شوید . وقتی می توانید ماشین را جذب کنید که با داشتن آن ماشین هم ارتعاش شوید.

اگر می‌خواهید پول داشته باشید باید وجودتان با پول یکی شود. اگر وجودتان گرم باشد گرمی را می کشید. اگر می خواهید روابط خوب داشته باشید، اگر می خواهید در زندگی‌تان عشق داشته باشید باید وجودتان عشق باشد. باید ارتعاش عشق، ارتعاش ثروتمندی را به جهان بدهید.

بر اساس قانون جذب کائنات، احساساتی که دارید یک راهنما و مسیریاب بسیار قدرتمند در جهت اهداف و خواسته هایتان است، یعنی احساسات به شما نشان می دهد که به آن خواسته و هدفی که دارید میرسید یا نه ؟ برای آنکه متوجه شوید به خواسته و هدف که دارید نزدیک یا دور می شوید بهترین راه توجه کردن به احساساتتان است .

در کل افکار ما زندگی ما را میسازد , و از طریق احساساتمان می‌توانیم بفهمیم که افکار ما درست است یا اشتباه . بر اساس قانون جذب کائنات برای آنکه متوجه شوید به چه چیزی دارید فکر می کنید باید به احساسات خود نگاه کنید .

اگر در مورد چیزی که فکر می کنید، احساستان خوب بود نشانه این است که دارید به آن خواسته و هدف می رسید اما اگر احساستان بد بود نشانه این است که دارید از آن خواسته و هدف دور می شوید و فاصله میگیرید.

یکی از راز و رمز کائنات در جهت رسیدن به خواسته به اهدافتان این است که افکارتان و کنترل ذهنتان را در اختیار بگیرید، با در اختیار گرفتن افکارتان می توانید در مسیر آرزوهایتان حرکت کنید.

ذهن انسان یکی از پیچیده ترین سیستم ها در جهان است، خداوند طوری کائنات را برنامه ریزی کرده است که انسان بتواند به تمام خواسته ها و اهدافی که دارد برسد(رسیدن به تمام خواسته ها و آرزوها از طریق کائنات و جهان هستی صورت میگیرد).

البته برای آن که در مسیر آرزوها و خواسته هایتان قرار بگیرید باید راز قانون جذب کائنات را بدانید، دلیل اصلی اینکه خیلی از افراد به آن خواسته و هدفی که دارند نمی‌رسند به نیروی کائنات و قانون جذب اطمینانی ندارد و فکر می کنند قانون جذب کائناتی وجود ندارد، اما نمی دانند که قانون جذب همیشه و همه جا برای آنها در حال عمل کردن است .

کلا قانون جذب یک قانون ثابت در جهان است . اگر شما این را درک کنید که این قانون همیشه در حال عمل کردن است و بتوانید افکار و ذهنتان را در جهت خواسته هایتان هدایت کنید صد در صد با خواسته و هدفی که دارید می رسید .

مقالات مرتبط:

با تکنیک های جذب ثروت مثل تمرین بازی فراوانی امیر شریفی می توانید به سادگی ذهن خود را آماده جذب ثروت کنید.

قانون جذب ، یک قدرت مغناطیسی بسیار قوی است که تمامی انرژیهای مشابه را با هم در جهان جمع و جذب می کند. در اینجاست که قدرت آفرینش ، در همه جا و از جهات مختلف تجلی می یابد. حتی قانون گرانش نیوتن از قانون جذب پیروی می کند. این قانون افکار،ایده ها،افراد، موقعیت ها و شرایط های مختلف را به خود جذب می کند.

بر اساس قانون جذب این افکار ماست که زندگی ما را می سازد، چرا که با ترسیم افکار و ایده های مشابه ، افرادی که همانند شما فکر می کنند و در موقعیت ها و شرایط یکسان هستند رادور هم جمع می کنند. این قانون جذب است که افراد با منافع مشابه را گرد هم می آورد و افراد در گروه های مختلف مانند گروه های سیاسی ، تیم های ورزشی ، هواداران ورزشی و غیره متحد می شوند.

آیا شما هم می توانید از این قانون استفاده کنید؟ بله، تو میتونی!

شما این کار را از طریق فکر مثبتی که دارید، انجام می دهید. شما با تجسم یک تصویر ذهنی از آنچه می خواهید به دست بیاورید یا با تکرار مداوم آن در ذهنتان، هر آنچه که می خواهید را وارد زندگی خود می کنید. به عبارت دیگر ، شما از قدرت ذهن ، افکار ، تخیل و کلمات خود استفاده می کنید.

از زمان های قدیم تا به امروز همیشه افرادی بوده اند که از این قانون و نحوه استفاده از آن اطلاع داشتند. آنها می دانستند که تکرار این فکر مثبت روز به روز باعث می شود که آنچه می خواهند در زندگی آنها تحقق و تجلی یابد.

۲۳

ارديبهشت

امین احدی

مربی یک کسب و کار چگونه به شما کمک می کند؟

ICF کوچینگ را شراکتی با مراجعین تعریف می‌کند که طی فرآیندی خلاق و تأمل‌برانگیز، آن‌ها را ترغیب می‌کند تا از استعدادهای نهان حرفه‌ای و شخصی خود، بیشترین استفاده را ببرند.

سایت ویکی‌پدیا نیز مفهوم بیزینس را این‌گونه تعریف می‌کند: فعالیت امرارمعاش و یا کسب درآمد از طریق تولید و یا خریدوفروش محصول (اعم از خدمات یا کالا). به بیانی ساده، ورود به هر فعالیت یا پروژه‌ای برای کسب سود.

همانند هر بازار دیگری، هم‌زمان با توسعهٔ حرفهٔ کوچینگ در طول ۲۵ سال گذشته، میزان مشتریانی که به خدمات بیزینس کوچینگ نیازمند بوده‌اند نیز افزایش داشته است و کوچ‌ها نیز در راستای توسعه، تخصصی کردن و جذب بیشتر مخاطبین در بخش‌های تخصصی بازار، بخش‌بندی‌های جدیدی ایجاد کرده‌اند. برای مثال، در ابتدا حرفهٔ کوچینگ فقط منحصر به حوزه زندگی (life coaching) می‌شد اما حالا در بازار، تقاضا برای کوچ‌های متخصصی وجود دارد که خود را در حوزه‌هایی ویژه عرضه کرده‌اند مثل کوچ سلامتی، کوچ کسب‌وکار یا کوچ مالی و غیره.

در تحقیق اخیر موسسهٔ PWC در سال ۲۰۱۵ نشان داده شد که کوچ‌ها در تمام دنیا از واژهٔ بیزینس کوچینگ استفاده می‌کنند تا اعلام کنند که بازار هدف اصلی آن‌ها جامعهٔ کسب‌وکار است. جالب اینجاست که %۶۲ از کوچ‌هایی که در این تحقیق شرکت کردند، یک کسب‌وکار کوچینگ تحت نام بیزینس کوچینگ داشتند. در ذیل نام بیزینس کوچینگ، %۲۵ کوچ‌هایی بودند که خود را کوچ رهبری (leadership coach) معرفی کردند، %۱۸ کوچ مدیران ارشد (executive coach)، %۱۶ کوچ سازمانی و %۳ کوچ کسب‌وکارهای کوچک.

همان‌طور که می‌بینید، در زبان انگلیسی شما می‌توانید خود را به بازار این‌گونه معرفی کنید که یک کسب‌وکار کوچینگ دارید به این معنی که یک کسب‌وکار ارائهٔ خدمات کوچینگ را اداره می‌کنید.

همچنین می‌توانید خود را فعال در بخش بیزینس کوچینگ بازار معرفی کنید بدین معنی که مخاطب شما کسب‌وکارها هستند که می‌توانند شامل کسب‌وکارهای کوچک (SME ها) یا سازمان‌های بزرگ‌تر باشند. همین‌طور مخاطب شما می‌تواند از میان افراد داخل سازمان‌ها مثل مدیران ارشد یا رهبران باشد. تمرکز شما می‌تواند بر روی نتایج سازمان‌ها باشد به‌عنوان‌مثال شما می‌توانید به آن‌ها در ایجاد تحولات بزرگ سازمانی، افزایش فروش و یا گذر از یک تغییر بزرگ کمک کنید. به همین ترتیب تمرکز کوچینگ شما می‌تواند یک موضوع کلی مثل عملکرد باشد که در سطح افراد یا تیم‌ها انجام شود.

وجه مشترک همهٔ این حوزه‌ها این است که شما به‌عنوان کوچ به افراد یا گروه‌هایی در یک کسب‌وکار، خدمات کوچینگ ارائه می‌دهید و این سازمان هزینهٔ این خدمات را در جهت تحقق منافع آن‌ها و خودش تقبل می‌کند. تمرکز چنین برنامهٔ کوچینگی، پتانسیل‌های حرفه‌ای و شخصی افراد همسو با اهداف آن کسب‌وکار خواهد بود.

چرا همچنان تعاریف گوناگون دیگری نیز وجود دارد؟

درست است که تعاریف دیگری متفاوت از این دو تعریف وجود دارند. از دیدگاه من این موضوع اغلب زمانی رخ می‌دهد که تعریف دقیق کوچینگ با مفهوم مشاوره و منتورینگ درهم‌آمیخته شود. این موضوع هم صادق است که مراجع به‌طور ذاتی تمایل به ارتباط با یک کوچ دارد که پیشینهٔ کاری خود او و یا حداقل مشابه او را دارا باشد. برای مثال یک مدیر فروش احتمالاً مایل است با یک کوچ اجرایی که سابقهٔ موفقی در مدیریت فروش دارد کار کند و مراجع احتمالاً از کوچ خواهد خواست که تجربیات و پیشنهاد‌هایش در این مورد را در اختیار او بگذارد که چنین درخواستی بیشتر ماهیت مشاوره و یا منتورینگ دارد. این موضوع کاملاً طبیعی است چراکه ممکن است مراجع آگاهی کمی نسبت به مفهوم و کارکرد کوچینگ داشته و بیشتر بر نتایج و نیازهای شخصی متمرکز باشد. وظیفهٔ ما به‌عنوان یک کوچ حرفه‌ای این است که مراجع را از خدماتمان آگاه سازیم و در این خصوص با او شفاف باشیم که ما می‌توانیم فراتر از یک خدمت تماماً کوچینگی ارائه کنیم؛ به‌عبارت‌دیگر همانند دیگر کوچ‌های حرفه‌ای در تمام‌مسیر همکاری‌مان، انتظارات فی‌مابین را تعیین و در موردشان توافق کنیم.

چگونه می‌توانم یک بیزینس کوچ موفق باشم؟

پاسخ کوتاه به این سؤال این است که دریکی از دوره‌های آموزشی مورد تأیید ICF شرکت کنید. در آکادمی کوچینگ فارسی‌زبانان FCA، ما بر آن باوریم که هر کوچ برای انجام دادن کاری که به خاطر آن استخدام می‌شود آموزش می‌بیند و آن کار، ارائهٔ فرآیندی کوچینگی است که با نقاط قوت او سازگاری دارد.

دوره آموزشی تربیت کوچ حرفه‌ای، ۱۲۵ ساعت آموزشی مورد تأیید ICF، به‌گونه‌ای طراحی‌شده است که این اطمینان حاصل شود که تمام کوچ‌ها حداقل صلاحیت‌های موردنیاز طبق استانداردهای ICF را کسب کنند. درعین‌حال، آکادمی کوچینگ فارسی‌زبانان FCA، آموزش‌ها و حمایت‌های تکمیلی در قالب کوچینگ های گروهی و همین‌طور کمک به کوچ‌ها برای کشف مدل‌ها و فرآیندهای کوچینگ منحصربه‌فرد خود، نقاط قوتشان و درنهایت پیدا کردن جایگاه ویژهٔ خود در بازار را به دانشجویان و کوچ‌ها ارائه می‌دهد.

به‌عنوان مدیر بیزینس حق‌ شماست!

شما لازم ندارید جزئیات و تئوری‌های اقتصادی یا مشتری‌مداری یا استخدام، انبارداری و فروش و… را دقیقاً بدانید!

اما به‌عنوان مدیر بیزینس این حق شماست و حتماً باید از نشانه‌ها آگاه باشید، مثلاً: در کدام بخش(ها) خوب پیشرفت می‌کنید و کدام بخش معمولی‌ست، یا وضعیت خطرناک است!

اگر ندانید مشکل چیست و کجاست، کل سیستم می خوابد! و هر کس به گردن دیگری می‌اندازد.

قصد من این است که افراد جسور، عاشق و قهرمانی مثل شما را که می‌توانند با فکر و ذوق و ایده‌هایشان اقتصاد کشور را تکان دهند، -که می‌توانند کوه‌هایی از مشکلات را جابه‌جا کنند، چون می‌دانند چه می‌خواهند، چون عاشق‌اند، کمک کنم تا اول کسب‌وکار خودتان را رونق دهید و مشکلات و مسائل خودتان را حل کنید و پیشرفت کنید، برنامه‌ریزی کنید و سپس یک کوچ COACH حرفه‌ای شوید.

«متوقف‌کردن آموزش در بحران‌های اقتصادی مانند خاموش‌کردن چراغ در زمان شدت‌گرفتن تاریکی در رانندگی است!»

مقالات مرتبط:

بیزینس کوچینگ چگونه به پیشرفت کسب و کار شما کمک می‌کند؟

از دیدگاه کسب‌وکارها، کوچینگ راهکاری برای ارتقا و توانمندسازی منابع انسانی سازمان است و نتیجه رشد و توسعه حرفه‌ای افراد سازمان به صورت ملموس و شفاف در عملکرد سازمان قابل مشاهده است. کوچینگ افراد سازمان، این اطمینان را به وجود می‌آورد که اعضای آن بیشترین بازدهی و تأثیرگذاری را از خود نشان می‌دهند. حتی در سازمان‌هایی که بازدهی اعضای سازمان قابل قبول است، کوچینگ برای تشویق و ایجاد تغییر مورد استفاده قرار می‌گیرد چون این سازمان‌ها برای باقی ماندن در رقابت، گزینه‌ای جز خلاقیت و نوآوری ندارند.

در شرایط فعلی کسب‌وکار، تغییر کردن به جزء طبیعی سازمان‌ها تبدیل شده است. همان طور که مشاهده می‌کنید دیگر خبری از سلسله مراتب خشک و غیر منعطف نیست و سازمان‌ها به دنبال انعطاف و تطابق بیشترند. حالا با وجود تغییراتی که در سازمان مکرر رخ می‌دهد اگر منابع انسانی همراهی نکنند، استراتژی‌ها تحول موفق نخواهند بود و همین موضوع موجب شده تا برای تطابق اعضای سازمان با تغییرات پیش رو، کوچ‌های حرفه‌ای به کمک نیروهای کلیدی سازمان بیایند.

یکی دیگر از دلایلی که سازمان‌ها از کوچینگ برای نیروهای کلیدی خود استفاده می‌کنند، ایجاد مزیت رقابتی پایدار است. نیاز است که مدیران و نیروهای کلیدی از بند باورهای مانع و محدود کننده‌شان رها شوند و بتوانند اصلاحاتی ایجاد کنند و پروژه‌های جدیدی شروع کنند. خیلی از اقدامات مفیدی که همه می‌دانند در سازمان باید انجام شود به دلیل وجود چالش‌های انسانی انجام نمی‌شوند یا به تأخیر میفتد. کوچینگ همان راهکاری است که سازمان‌ را در حل چالش‌های انسانی کمک می‌کند.

۲۳

ارديبهشت

امین احدی

روش ها و راه پول سازی در زندگی چیست

مدیریت خرج و مخارج یکی از مهم‌ترین چالش‌های زندگی هر فرد است. اینکه چه شغلی داریم و درامد ما از چه محل است، تنها بخشی از این مقوله است. آنچه اهمیت دارد آن است که بدانیم چطور هزینه‌های خود را مدیریت کنیم و کیفیت درآمدی خود را بالا ببریم. رابرت کیوساکی در کتاب چهار راه پول سازی به شمای کلی از نحوه کسب درآمد اشاره می‌کند. سپس ترجیحات افراد مختلف جهت حضور در هر یک از بخش‌های درآمدزا را موردبررسی قرار می‌دهد. در ادامه، به راه‌های بهبود کیفیت درامد هر فرد می‌پردازد و تمایز ثروتمند و پولدار را نمایان می‌سازد. دستاورد کلی این کتاب، آشنایی با نحوه‌های مختلف کسب درآمد و شناخت روحیات هر شخص جهت حضور در این بخش‌ها است. همچنین با این کتاب می‌توانید هوش مالی و نحوه مدیریت درامد خود را بیاموزید و مسیر ثروتمند شدن خود را بیابید.

خلاصه کتاب چهارراه پول سازی

هر یک از ما برای اینکه هزینه‌های زندگی خود را پوشش دهیم لازم است درآمد داشته باشیم. ولی فرقی که میان درآمد و هزینه وجود دارد آن است که ممکن است درآمدی نداشته باشیم ولی هزینه همیشه وجود دارد. نکته دیگر آن است که هزینه‌ها با توجه به رشد درآمد تغییر می‌کند.

بنابراین یک انسان با سطح درآمدی بالاتر هزینه‌های بیشتری هم دارد. کیوساکی در این کتاب بخش‌های مهمی از آموزه‌های کتاب پدر پولدار پدر بی‌پول را بکار می‌گیرد.

اینکه بهتر است پول برای ما کار کند نه ما برای پول. از تجربیات خود تا ثروتمند شدن می‌گوید. برای ثروتمند شدن نیازی نیست حتماً سرمایه زیادی داشته باشیم یا حتی مدرک خاص دانشگاهی داشته باشم. می‌توانیم بدون سرمایه، کار خود را کم‌کم راه‌اندازی کنیم.

آنچه به ثروتمند شدن ما کمک می‌کند اشتیاق به یادگیری و بهره‌گیری از هوش مالی است و اینکه بدانیم کدام یک از چهار راه پول سازی مناسب ماست.
چهار راه پول سازی کدامند؟

انسان‌ها با توجه به ویژگی‌های فردی و روحیات متفاوت، دریکی از چهار راه پول سازی قرار می‌گیرند:

    گروه کارمندان و کارگران
    گروه استادکاران و مشاغل آزاد
    گروه پیمان‌کاران و شرکت داران بزرگ و کارآفرینان
    گروه سرمایه‌گذاران

خلاصه کتاب چهار راه پول سازی رابرت کیوساکی

شرایط زیر را به مدت 2 دقیقه تصور کنید:
شما آنقدر پول دارید که دیگر به فکر چطور پول کسب کردن نیستید، بلکه تنها به فکر راه هایی برای خرج کردن پولتان هستید…

سخت است؟ بله،میدانید چرا؟ چون تا حالا کمتر کسی را دیده ایم که چنین شرایطی در زندگی داشته باشد، بنابراین هرگز خودمان را در چنین شرایطی تصورنکردیم که آنقدر زیاد پول داشته باشیم تا به فکر چطور خرج کردن باشیم تا چطور بدست آوردن پول.

شاید تعجب کنید، اگر بدانید همین شرایط غیرممکن فعلی برای شما (برای این فـعـلـی چون بعد از خواندن این مطلب دیگر غیرممکن نخواهد بود برایتان)، یکی از بدیهی ترین و ابتدایی ترین شرایط زندگی میلیون ها نفر در دنیا است. پس چرا شما جزو یکی از آنها نباشید؟

شما که درحال مطالعه این مطلب هستید، مطئنا ظرفیت و استعداد بدست آوردن و خلق چنین شرایطی در زندگی را دارید، زیرا اگر نداشتید هرگز این مطلب را مطالعه نمیکردید.

یکی از مهم ترین چیزهایی که باید بدانید (به عنوان پیشفرض) این است که پول نقش چندانی در خـلــق چنین وضعیتی ندارد. باز هم تعجب کردید؟ چند نفر را می شناسید که در قرعه کشی بزرگی برنده شدند و پول هنگفتی بدست آوردند اما بعد از مدت کوتاهی نه تنها پولشان را از دست دادند، بلکه شرایط زندگی شان هم از چیزی که بود بدتر شد.

از هنرپیشه های معروف سینما تا ورزشکاران بنام دنیا.
برای مثال مایک تایسون اسطوره و قهرمان بوکس سنگین وزن جهان، به صورت باورنکردنی و در مدت کوتاهی رکورد درآمد ورزش بوکس را شکست و توانست تبدیل به ثروتمندترین ورزشکار در طول دوران حرفه ای خودش شود.

اما؛ این تازه اول ماجرا بود.
پول زیاد نه تنها ثروتمندتر اش نکرد، بلکه باعث شد تا مرز ورشکستگی پیش برود ! این یک مثال خیلی ساده برای “پول باعث پولدار شدن تان نمیشود” بود برای اینکه باور کنید، برای پولدار شدن، به پول نیاز ندارید، به تنها چیزی که نیاز دارید ماشین پولسازی قدرتمندی است که در این مقاله میخوانید.

در مورد مایک تایسون؛ درآمد و زندگی حول یک استراتژی ساده می چرخید :

مبارزه کن => پول بدست بیار => خرج کن => مبارزه کن …

یک حلقه ی کاملا بسته که هرگز نمیتوانست از آن خارج شود، اما به نظر شما زندگی ما چطور است؟

کار کن => پول بدست بیار => خرج کن => کار کن …

چه تشابهی !
آیا شما هم فکر میکنید این استراتژی نه تنها باعث موفقیت شما نمیشود، بلکه باعث شکست مالی در دراز مدت خواهد شد؟ کاملا درست فکر کردید… همینطور است. یک استراتژی غلط برای هیچکس فرق قائل نمیشود و نتیجه یکسانی برای هر فردی که از آن استفاده کند، به بار خواهد آورد.

اما در این مقاله، میخواهیم شما را با بزرگترین و قدرتمندترین ماشین پولسازی دنیا آشنا کنیم و روش استفاده از آن را به شما آموزش دهیم، تا بدانید چطور به همراه توده مردم وارد چرخه کاملا اشتباه ثروتمند شدن (یا حداقل احساس کردن) نشوید، بلکه کاری کنید حتی بدون شما هم پول در حال تولید شدن شود.

شما در این مقاله یاد میگیرید، چطور چرخه ای مانند چرخه زیر تشکیل دهید :

بعد از راه اندازی ماشین پولسازی
پول بدست آمده => بدست آمدن پول بیشتر => بدست آمدن پول بیشتر و …

لازم به ذکر است، راه اندازی چنین چرخه ای چنان ساده و راحت است که شاید حتی تصورش هم برایتان سخت باشد… اما شدنی است.

اگر میخواهید یکبار برای همیشه، دیگر زمان تان را با پول مبادله نکنید و زمانتان را صرف کارهای مهم تر زندگی تان کنید، این مقاله کمک بزرگی به شما خواهد کرد.

خیلی راحت صاحب قدرتمندترین ماشین پولسازی دنیا شوید :

مقالات مرتبط:

خب برای شروع، باید یک سری اصول اولیه را بدانیم.

    اصل شماره 1 : همه مان تاجر هستیم، همه مان در حال تجارت با ارزش ترین دارایی مان یعنی زمان با پول هستیم. چطور؟ ما به ازای ساعاتی که کار میکنیم پول دریافت میکنیم، هرچقدر بیشتر کار کنیم، بیشتر پول دریافت میکنیم… حتی اگر کارمند هم نباشید و خوداشتغالی کرده باشید؛ طبیعتا اگر بیشتر کار کنید، بیشتر پول کسب میکنید، اینطور نیست؟
    اصل شماره 2 : میتوانیم این وضعیت را تغییر دهیم، شما مجبور نیستید تا ابد در یک وضعیت ثابتی باقی بمانید، شما قوه درک، تجزیه تحلیل و حق انتخاب دارید.
    اصل شماره 3 : هر انسانی یک ماشین پولساز است، بله درست خواندید، شما بزرگترین و قدرتمندترین ماشین پولسازی هستید… اگر الان در شرایط مالی بدی قرار دارید، احتمالا هنوز یادنگرفتید چطور از ماشین پولسازی تان استفاده کنید.

خب، شروع کنیم؛
هدف ما این است که از ماشین پولسازی مان استفاده کنیم و کاری کنیم پول برای ما پول تولید کند و پول تولید شده، پول بیشتری تولید کند و همینطور ادامه پیدا کند…

برای اینکار، باید به درآمد خودمان، خودمان مالیات ببندیم !
یعنی اینکه، به نسبت درآمدمان، 20% (یا بیشتر) از درآمدمان را حداقل کنار بگذاریم

اینکه چقدر پس اندازی کنید، به میزان اشتیاق شما برای افزایش درآمد و قدرت ماشین پولسازی تان وابسته است. برای مثال، احد عظیم زاده کارآفرین برتر و سلطان فرش ایران معتقد است شما برای ثروتمند شدن باید 90% پس انداز کنید و فقط با 10% از درآمدتان زندگی کنید.

و اما مهم ترین نکته؛
پول پس انداز شده شما، نباید در بانک به امید بیشتر شدن بماند ! شما باید با پول پس انداز شده تان، کار کنید، کار جدید در واقع سرمایه گذاری جدیدتان هست. شما میتوانید آنرا در بورس سرمایه گذاری کنید، با آن کسب و کاری کوچک راه اندازی کنید و یا اصلا در بدترین شرایط در بانک به امید سود بانکی پس انداز کنید.

هرکاری که میکنید، باید بدانید با اثر مرکب سر و کار دارید. اگر در مورد اثر مرکب اطلاعات زیادی ندارید، در این مطلب مفصل بخوانید. اثر مرکب در واقع پول شما را به صورت مرکب افزایش میدهد.

افراد ثروتمند دنیا، چندین منبع درآمد دارند و هرگز بر روی یک منبع درآمد تکیه نمیکنند. آنها با سرمایه گذاری پولشان، در واقع پولشان را به کار میگیرند… حتی اگر بهترین کار دنیا را هم داشته باشند.

شما هم برای اینکه ماشین پولسازی تان را راه اندازی کنید، ابتدا باید بر روی درآمد فعلی تان مالیات ببندید، سپس آنرا سرمایه گذاری کنید و بعد مجددا برگردید به کار فعلی تان تا پولتان برایتان کار کند، بعد از مدتی که منبع درآمد دوم شما هم بهبود یافت، به فکر منبع درآمد سوم باشید و همینطور ادامه دهید…

۲۲

ارديبهشت

امین احدی

ثروت دارای چه معنای و مفهومی است؟

ثروت یک واژه و اصطلاح کلی است که معنای متفاوتی دارد. اگر از ما بپرسند ثروت به چه معناست، پاسخ های متعددی برای آن وجود دارد. بسته به نوع سوال و اینکه چه کسی آن را می پرسد، به سوال پاسخ می دهیم. اما اگر بگویند ثروت واقعی چیست؟ شاید نتوانیم پاسخ درستی به آن بدهیم.

بسیاری از مردم در سوال ثروت واقعی چیست؟ معتقدند داشتن پول به معنای ثروت است. حتی بعضی از مردم معتقدند ثروت به میزان پولی گفته می شود که نیازهای اصلی آنها را برطرف کند. اما در بین همه نظریات گاهی پاسخ برخی از افراد قابل تامل است. کسانی که ثروت را نه مادیات، بلکه داشته هایی همچون خانواده، فرزند و یا دوستان می دانند.

معنای ثروت واقعی از نظر افراد موفق

رابرت کیوساکی (Robert Kiyosaki) یک مولتی میلیاردر و نویسنده کتاب مشهور پدر فقیر (Rich Dad, Poor Dad) است. او در در مورد ثروت می گوید: «ثروت واقعی به این معناست که اگر کار نکنید تا کی می توانید دوام بیاورید». شاید تعریف او به این معنا باشد که اگر جایی برای خوابیدن، غذایی برای خوردن و لباسی برای پوشیدن داشته باشیم، ثروت واقعی را در اختیار داریم.

باکی فالر (Bucky Fuller) هم یک نظریه پرداز در حوزه موفقیت است که معتقد است ثروت واقعی یعنی قابلیت دوام آوردن به مدت X روز دیگر. رابرت کیوساکی از نظریات باکی الهام گرفته است. او می گوید: ثروت واقعی نسبت مستقیمی با قدرت دارد. اگر شما امروز کار نکنید، تا چند وقت می توانید به همین روالی که دارید، زندگی کنید؟ به تعداد روزهایی که میتوانید بدون کار کردن دوام آورید، ثروت واقعی می گویند.

توضیحات افراد موفق در مورد ثروت واقعی

رابرت کیوساکی یکی از کارآفرینان موفق است میزان دارایی او را ۸۰ میلیون دلار تخمین زده اند. او می گوید اگر میخواهید به ثروت واقعی دست پیدا کنید، نباید به آنچه دارید، اکتفا کنید. اگر یک کارمند هستید و از حقوقتان حتی اگر از حقوق همکارتان بیشتر است، اکتفا کنید، هیچ گاه ثروتمند نمی شوید.

رابرت کیوساکی در سن ۴۷ سالگی خود را بازنشسته کرد. سپس مشغول تدرس اصول بدست آوردن ثروت و تفریح و مسافرت شد. او زمانی موفق شد به هدفش که همان ثروتمند شدن بود، دست پیدا کند که میزان ثروتش را برآورد کرد. وقتی فهمید اگر نتواند بدون کار کردن به زندگی عادی ادامه دهد، پس تلاشش را برای بدست آوردن ثروت بیشتر کرد.

ثروت و واقعی و زندگی مانی خوشبین

مانی خوشبین یک ایرانی ثروتمند مقیم آمریکاست. او در نوجوانی به همراه خانواده راهی نیویورک شدند. اما چون خانه و کاشانه ای نداشتند، مدتها در یک اتومبیل زندگی می کردند. زندگی سخت و شرایط دشوار بی خانمانی باعث شد تا مانی خوشبین تمام تلاش خود را برای بدست آوردن ثروت واقعی به کار بندد.

او در سن ۱۹ سالگی وارد کار ساختمانی شد. پس از اینکه توانست مقداری پول پس انداز کند، یک ساختمان قدیمی را خریداری کرد. سپس این ساختمان را نوسازی کرد و آن را با قیمت بالا فروخت. طی چندین سال مانی خوشبین به یکی از میلیونرهای آمریکا تبدیل شد.

یکی از مفاهیم کلیدی برای بدست آوردن ثروت، درک این است که پول هدف نیست. بله درست است، من گفتم، پول هدف نیست. اغلب مردم به من می گویند که می خواهند پول بدست آورند. با این حال، می دانم که این تنها پول نیست که آن ها واقعا پس کسب از آن می خواهند.

این چیز هایی است که با پول می توان آن را خرید و هم چنین داشتن آزادی زمان برای انجام دادن کاری است که آن ها واقعا می خواهند. در حالی که ممکن است شما فکر کنید این تفاوت ناچیز است، در واقع به همین دلیل است که بسیاری از مردم هرگز ثروتمند نمی شوند. اکثر ما در طول دوران کودکی خود فکر می کردیم که نکته اصلی پول در آوردن این است که آن را جایی سپرده کنیم و برای خودمان لانه ای بسازیم. ما حالا پول را به عنوان یک نوع بیمه در برابر شانس بد، حوادث و یا سالخوردگی زمانی که دیگر نمی توانیم کار کنیم، تلقی می کنیم.

با این حال، آن را در تمام زندگی خود را می شنویم تا آن که حتی بدون درک آن بخشی از روند فکر ما شود. افراد ثروتمند می دانند که این کلیشه دقیقا عقب مانده است – شما باید به آن چه که می توانید بدست آورید قبل از این که ببینید این اتفاق در زندگی شما رخ می دهد، باور داشته باشید. آن ها می دانند که ” اعتقاد دیدن است”.

آیا این بدان معنا است که ثروتمندان مهارت خاص یا دانش خاصی دارند؟ نه – اما برخی ویژگی های کلیدی دارند که به آن ها کمک می کند ثروتمند شوند

معنای ثروت شدن برای هر کدام از ما متفاوت است. در کل اگر تعریف شما از ثروتمند شدن چیزی بجز پولدار شدن است، شاید هیچوقت به معنای واقعی پولدار نشوید. زیرا پولدار شدن و ثروتمند شدن دو مقوله متفاوت هستند. اگر تعریف شما از ثروتمند بودن داشتن حال خوب و نداشتن نوسان‌های زیاد در زندگی است، باید به دنبال تعادل در زندگی باشید. یعنی به بعد‌های مختلف زندگی‌تان بپردازید تا بتوانید به احساسی خوب و ماندگار برسید. یعنی زندگی‌تان را از لحاظ مالی، خانوادگی، ارتباطات، معنویت، مسائل جسمی، تفریح و…به یک حالت متعادل برسانید.

مقالات مرتبط:

می‌خواهید پولدار شوید و ثروت را در پولدار شدن می‌دانید؟ بنابراین بهتر است برای پاسخ به این سوال که چه زمانی واقعا پولدار می‌شوید، به دنبال متخصص پول و ثروت بروید. ما این کار را برای شما انجام داده‌ایم. البته شاید برای شما این تعریف در نگاه اول عجیب به نظر برسد، اما معانی زیادی در پی این کلمات نهفته است. لطفا با دقت بیشتری آن را مطالعه کنید! شاید بهتر است آن را چند بار بخوانید.

۲۲

ارديبهشت

امین احدی

در اوضاع اقتصادی فعلی ایده پول چی هستند؟

بسیاری از این ایده های پولسازی شما را به ثروت نمی‌رسانند، ولی وقتی آن‌ها را در کنار هم انجام دهید، قطعا می‌توانید بر درآمد ماهیانه‌تان تأثیرگذار باشید.

ایده های پولسازی برای کسب و کار جانبی

هیچ چیزی بهتر از این نیست که رئیس خودتان باشید. بااین‌حال، این‌که بدانید چه کسب و کاری را شروع کنید می‌تواند برای شما چالش به همراه داشته باشد. این ایده‌ها این فرصت را در اختیار شما قرار می‌دهد تا از سرگرمی‌ها و استعدادهای‌تان استفاده کنید و آن‌ها را به راهی برای کسب درآمد تبدیل کنید. برخی از این‌ها ممکن است نیازمند مجوز کسب و کار باشند، پس قبل از هر اقدامی، قوانین محلی و منطقه‌ای‌تان را بررسی کنید.

۱. یک بلاگ راه‌اندازی کنید.

باور کنید یا نکنید، بلاگ‌نویسی می‌تواند یک راه سودآور برای پولسازی باشد. نکته این‌جا است که درباره‌ی علایق‌تان بلاگ‌نویسی کنید. من بیش از ۸ سال است که بلاگ‌نویسی می‌کنم، و بیش از ۵ سال است که درآمدم ۶ رقمی شده است.

تنها در مدت چند دقیقه، می‌توانید بلاگ خودتان را راه‌اندازی کنید و در مسیر پولسازی از طریق بلاگ قرار بگیرید.

۲. مهدکودک باز کنید.

این گزینه برای کسانی مناسب است که واقعا عاشق بچه‌ها باشند. باید برای آن‌ها غذا آماده کنید، به آن‌ها آموزش دهید و چینشی در محل داشته باشید که مناسب کودکان باشد.

اگر به این کار علاقه دارید، باید ابتدا مجوز تأسیس بگیرید.

۳. کسب و کار خانگی راه‌اندازی کنید.

مطمئنا چیزهایی درباره کسب و کارهای مبتنی بر مشاوره شنیده‌اید، مانند Thirty-One Gifts، Mary Kay و …. این‌ها شرکت‌های بزرگی هستند که این امکان را برای شما فراهم می‌کنند تا ساعت‌های کاری‌تان را تنظیم کنید، بیرون بروید و با افراد جدید آشنا شوید و درآمد کسب کنید.

نکته‌ای که باید در مورد این فرصت کسب و کاری به شما یادآور شوم این است که اطمینان حاصل کنید تکالیف‌تان را به‌خوبی انجام می‌دهید و به‌خوبی هزینه‌های استارت‌آپ را درک کرده‌اید و حتی می‌دانید برای حفظ جایگاه‌تای به‌عنوان مشاور باید چه کنید.

۴. به یک مربی تبدیل شوید.

شما می‌توانید با آموزش به دانش‌آموزان کسب درآمد کنید. از دوران ابتدایی تا دانشگاه، همیشه کسانی وجود دارند که در موضوعات مختلف به اندکی کمک نیاز دارند. در مدارس محلی و دانشگاه‌ها در جستجوی افرادی باشید که به کمک نیاز دارند.

۵. یک هنر یا صنعت آموزش دهید.

حتی اگر در زمینه آموزش درسی مهارتی ندارید، افرادی هستند که تمایل دارند سرگرمی‌های جدیدی یاد بگیرند. اگر گیتار بلد هستید، می‌توانید درس گیتار بدهید. اگر قناد هستید می‌توانید نحوه تزیین کیک را به علاقه‌مندان آموزش دهید.

خوشبختی از مدیریت صحیح توقعات‌مان نشأت میگیرد

هیچ کالای نهایی در زندگی وجود ندارد که با خریدن آن دیگر تمام نیازهایتان برطرف شود. همیشه کالایی بهتر وجود دارد و یا تولید خواهد شد. پس به امید اینکه “اون رو هم اگه بخرم دیگه تمومه…” نمانید… برای خروج ازین تله بهتر است توقعات تان را کمتر و طرزفکرتان را بلند مدت کنید.

بجای الان ،دو هفته دیگه، 3 ماه دیگه به 2 سال دیگر بیاندیشید که چطور تصمیم الانتان بر هدف نهایی تان تاثیر میگذارد؟

هرچیزی را بخواهید میتوانید داشته باشید، اما نه همزمان !

فقط پولتان را بر روی چیزهایی که مهم نیست خرج نکنید؛ اما هرچقدر میخواهید برای چیزهایی که میخواهید بدست آورید پول خرج کنید.

شما عشق ماشین ندارید؟ خب پول کمی برایش خرج کن؛ اما عاشق مسافرت کردن هستید؟ پولتان را اینجا خرج کنید؛ شما با اینکار 2 چیز بدست خواهید آورد :

چیزی که میخواستید
اعتماد به نفسِ از بدست آوردن آن (که مهم تر از پولی است که دارید)

۶. از فضای سبز نگهداری کنید

آیا از حضور در فضای سبز لذت می‌برید؟ اگر این‌طور است پس شاید بخواهید چمن‌زنی و باغبانی را به‌عنوان راهی برای کسب درآمد درنظر بگیرید.

کارمند مرکز تماس شوید

وقتی با یک شرکت تماس می‌گیرید، به ندرت پیش می‌آید که تماس شما در یک دفتر کار پاسخ داده شود، ولی به یک کارمند متصل می‌شوید که احتمالا در منزل کار می‌کند. کار ساده‌ای است، منطقه‌ای را در منزل برای خودتان مهیا کنید و از یک دستور کار پیروی کنید و به تماس‌های مشتریان پاسخ دهید. پرداختی این کار به نسبت نوع شرکتی که برای آن کار می‌کنید متفاوت است.

۹. از حیوانات خانگی مراقبت کنید

اگر تمام روز در خانه هستید و می‌توانید از خانه خارج شوید، می‌توانید از حیوانات خانگی مراقبت کنید. این دوستان پشمالو عضوی از خانواده بسیار افراد تلقی می‌شوند و حاضرند برای نگهداری از آن‌ها در تعطیلات پول پرداخت کنند.

۱۰. مربی حیوانات خانگی شوید

اگر در آموزش دادن مهارت دارید می‌توانید مربی حیوانات خانگی باشید. این آموزش می‌تواند فرمانبرداری یا ترفندهای سرگرم کننده باشد.

۱۱. خدمات ساماندهی منازل انجام دهید

ساماندهی و نظم چیزی است که بسیاری از افراد فاقد آن هستند. شما می‌توانید در تمیز کردن و نظم بخشیدن به خانه‌ها به دیگران کمک کنید.

برای خودتان مشخص کنید که دقیقاً چه می‌خواهید!

برای اینکه در زندگی و کسب و کارتان به جایی برسید، اول باید دقیقاً مشخص کنید آن نقطه کجاست. باید خودتان اول به وضوح بدانید چه میخواهید. وقتی مقصد را ندانید، از کجا متوجه می شوید که به چه طریق و از چه راهی باید به سمتِ آن بروید؟ این موضوع، مشکلِ بسیاری از ماهاست!

زندگی مان را تا لحظه ی مرگ سپری میکنیم و در تمام این مدت نمیدانیم که به دنبال چه هستیم! برای ثروتمند شدن هم باید اول هدف تان را معلوم کنید. یعنی چه؟ یعنی اینکه بعد از فلان مدت، دقیقاً چند میلیون پول میخواهید داشته باشید؟ ۱۰؟ ۵۰؟ ۲۰۰؟ چقدر؟ به این شکل، احتمال اینکه این خواسته و هدف شما به واقعیت تبدیل شود افزایش پیدا میکند. فقط نگویید «دوست دارم انقدر پول داشته باشم!» تاریخ و مقدار دقیق پول مورد نظرتان را همین ابتدای کار مشخص کنید.

مقالات مرتبط:

۲- به ندای درونی‌تان گوش کنید!

این ندای درونی یعنی چه؟! این ها پیامها و الهاماتی هستند که در درون همه ی ما وجود دارند و اگر به آنها بها دهیم و توجه کنیم، بال و پر پیدا میکنند و ما را در مسیرهایی هدایت میکنند که واقعاً دوست داریم و آینده ی درخشانی را برایمان شکل میدهند. ممکن است برخی از شما به چیزی به نام ندای درونی اعتقاد نداشته باشید.

اما لحظاتی که تنها هستید و در اعماق وجود خود و دریایی از خواسته ها و آرزوهای دست نیافته تان غرق می شوید، این ندای درونی را خواهید شنید که شما را بیش از هر چیز دیگری، به سمت خواسته و آرزوی خاصی میکشاند. این همان ندای درونی است که اگر دنبالش کنید، به آنچه میخواهید میرسید.

۳- ثروتی را که می‌خواهید بدست بیاورید منطقی تعیین کنید!

برای بدست آوردن رقم بالایی از پول، ابتدا از ارقام کمتر شروع کنید و روی آن متمرکز شوید و وقتی آن را بدست آوردید، مبالغ بعدی را کم کم افزایش دهید تا بالاخره به پول کلانی که در نظر داشتید دست پیدا کنید. این افزایش پله پله ای رقم دلخواه تان باید منطقی باشد و بر اساس شرایط و توانمندی هایتان پی گیری شود.

۲۲

ارديبهشت

امین احدی

برای توکل به خدا چه تمریناتی را انجام دهیم

صندوق توکل از یک جعبه (هرگونه جعبه ای میشود از جعبه کفش و وسایل برقی تا جعبه های کادو) ساخته شده است. و کارش این است که هر روز از چیزی که میترسید یا نگران هستید یا آرزویش را دارید باید بنویسید و درون جعبه بیاندازید

نکته: هرچقدر هم خواسته بزرگ باشد ، اصلا مهم نیست چون این خواسته برای ما بزرگ است و برای خداوند اصلا کاری ندارد.

حتما تابحال شنیده اید که میگویند برای انجام شدن و پیگیری بهتر یک کار باید آن را یاد داشت کرد ، این کار دقیقا یکی از عوامل نهایی شدن یک کار است. ما در صندوق توکل پیشنهاد کرده ایم چهل روز اهداف خود را بنویسید . با صندوق توکل میتوانید ترس ها و نگرانیهایتان را کاملا از بین ببرید

برخی موارد صندوق توکل:

اعتماد به نفس مرا تقویت میکند .

برای رسیدن به خواسته ها و اهداف شما گرایش مرا نسبت به خدایم بیشتر از قبل میکند .

باعث میشود در زندگی احساس خوشبختی کنم. به من می آموزد چگونه باید خواسته هایم را شرح دهم

حال این سئوال مطرح میشود چگونه باید بنویسم

مرحله اول :

ببینید چه خواسته ای دارید ، بصورت شفاف مشخص کنید، مثلا خواسته ی شما ازدواج است، کاملا مشخص کنید چه همسری میخواهید با تمام جزییات و بعد به گونه ای بنویسید که انگار به همسرتان رسیده اید و باهم ازدواج کرده اید و اکنون بسیار خوشبخیت هستید

مثلا خدایا شکرت من دقیقا با همان فردی ازدواج کردم که دوست داشتم، اخلاقش اجتماعی است همانگونه که من میخواستم و بسیار مودب است و بسیار خانواده دوست است. خانواده اش به شدت دوستم دارند و به من احترام میگذارند و من را مثل (دختر یا پسر)خودشان میدانند

احساس شعف و شکرگزاری باید در متن کاملا هویدا باشد.

زمان انجام این تمرین ۴۰ روز است و سعی کنید هر روز مفصل تر از روز قبل بنویسید و احساستان باید بگونه ای باشد که واقعا الان آن آرزو در زندگیتان است و بی حس و حال ننویسید.

تمرینات صندوق توکل

تمرین_عالی_برای_جذب_آرزوها

صندوق توکل از یک جعبه (جعبه کفش یا هرجعبه زیبای دیگر) ساخته شده است. و کارش این است که هر روزی که از چیزی میترسید، نگرانید، خواسته ای دارید، باید بنویسید و درونش بیندازید.

نکته: هر چقدر هم خواسته بزرگ باشد مهم نیست، برای ما این خواسته بزرگ است برای خداوند بزرگ نیست.

چرا صندوق توکل؟

حتما تا به حال شنیده اید که میگویند برای انجام شدن و پیگیری بهتر یک کار باید آن را یادداشت کرد، این کار دقیقا یکی از عوامل نهایی شدن یک کار است. ما در صندوق توکل پیشنهاد کرده ایم چهل روز اهداف خود را بنویسید. با صندوق توکل میتوانید ترس ها و نگرانیهایتان را نیز از بین ببرید و به خواسته ها،اهداف، توکل و ایمان به خدا برسید.

برخی از موارد صندوق توکل

اعتماد به نفس مرا تقویت میکند.برای رسیدن به خواسته ها و اهداف شماگرایش مرا نسبت به خدایم بیشتر از قبل میکند.باعث میشود در زندگی احساس خوشبختی کنم.به من می آموزد چگونه باید خواسته هایم را شرح دهم.

مقالات مرتبط:

باید چطور بنویسم ؟

مرحله اول بنویسید: اگر خواسته ای دارید دقیقا بنویسید چه چیزی میخواهید، باید توضیحات بصورت شفاف باشد.

مرحله دوم بنویسید: اگر خواسته شما برآورده شود یا ناراحتی شما برطرف شود چه احساسی دارید.

مثال: وقتی من به خواسته ام برسم احساس قدرت میکنم، احساس شعف میکنم، احساس شکرگزاری میکنم.

مرحله سوم بنویسید: خدا را شکر میکنم که مثلا خدا را شکر میکنم که به آرامش قلبی در پرداخت قرضم رسیدم و بدهیم را پرداخت کردم.

نکته: پشت آن برگه بنویسید برسد به دست خداوند!!!

این فرهنگ نامه نویسی در اسلام و قرآن بوده است و نوشتن قدرت جادویی و اعجاز دارد . وقتی خواسته ای را روی کاغذ مینویسیم انرژی سیال و فعالی به کائنات ارسال میشود که در برآورده شدن آن اثر فوق العاده ای دارد.

اگر به خواسته ام رسیدم چکار میکنم ؟ زمان انجام این تمرین ۴۰ روز است، اگر بعد از چند روز آن مسئله حل شد دیگر نیازی به تکرار آن در روزهای بعد نیست.

اگر به خواسته ام نرسیدم چکار کنم ؟ زمان انجام این تمرین ۴۰ روز است، اگر نشد دوست داشتید و حس خوبی از نوشتن دارید یک ۴۰ روز دیگر ادامه دهید در غیر این صورت رها کنید.

۲۲

ارديبهشت

امین احدی

نگاهی به موضوع فیزیک کوانتومی در عصر جدید

فیزیک کوانتوم چیست؟

کوانتوم مکانیک شاخه‌ای از علم فیزیک است که دنیای ذرات بسیار کوچک را مورد بررسی قرار می‌دهد. این شاخه از فیزیک، نتایجی عجیب را در پی دارد که در دنیای واقعی قابل توجیه نیستند. در مقیاس الکترونی و اتمی، بسیاری از معادلات فیزیک کلاسیک که توصیف‌کننده نحوه حرکت اجسام هستند، نمی‌توانند فیزیک مسائل را توصیف کنند. در فیزیک کلاسیک، یک جسم در یک لحظه مشخص، در مکانی مشخص قرار می‌گیرد. این در حالی است که در کوانتوم مکانیک الکترون‌ها در فضایی احتمالی قرار دارند. در حقیقت احتمال وجود آن‌‌ها در نقطه‌

، برابر با عددی مشخص بوده و در نقطه B، این احتمال عددی متفاوت است.

این نوع نگاه به انرژی نور، انیشتین را به سمتی هدایت کرد که ۹ پدیده مختلف را توضیح دهد. یکی از این پدیده‌ها، رنگ‌هایی بودند که از سیم داغ منتشر می‌شد. این رنگ‌ها توسط پلانک گزارش داده شده بودند. او همچنین رابطه میان نور‌های رنگ مختلف و میزان الکترون جدا شده از سطح فلزات را در بستری تحت عنوان اثر فوتوالکتریک توضیح داد. جالب است بدانید که انیشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ به دلیل توضیح این اثر و نه به دلیل ارائه نسبیت عام بدست آورد.

دو دهه پس از انتشار مقاله انیشتین، فوتون واژه‌ای بود که فیزیکدانان به منظور توصیف بسته‌های انرژی از آن استفاده می‌کردند. این نامگذاری، نتیجه کار‌های «آرتور کامپتون» (Arthur Compton) در سال ۱۹۲۳ بود. او نشان داد که نور پراکنده شده، در نتیجه تابش پرتویی الکترونی به آن، رنگی می‌شود. در حقیقت این کار نشان می‌دهد که ذرات نور (فوتون) به ذرات ماده (الکترون) برخورد می‌کنند که تایید‌کننده نظر انیشتین است. پس از کار کامپون واضح بود که نور هم رفتاری موجی و هم رفتاری ذره‌ای دارد. از این رو دوگانگی موجی-ذره‌ای نور نیز یکی دیگر از ستون‌های مکانیک کوانتومی بود که با این فرض ایجاد شد.

فیزیک کوانتوم چیست

امواج ماده

از زمان کشف الکترون در سال ۱۸۹۶، شواهد مبتنی بر ساخت مواد بر اساس ذرات بنیادی‌تر، به آرامی در حال شکل‌گیری بود. حتی امروزه نیز با کشف دوگانگی موجی-ذره‌ای، این سوال برای دانشمندان وجود دارد که آیا ماده تنها به صورتی ذره‌ای رفتار می‌کند؟

حال تصور کنید که فرض دوگانگی برای ماده جامد نیز درست باشد. اولین دانشمندی که در مورد پاسخ به این سوال پیشرفت قابل توجهی داشت، «لویی دو بروی» (Louis de Broglie) بود. در سال ۱۹۲۴، این دانشمند از معادله ارائه شده در نسبیت خاص انیشتین به نحوی استفاده کرد که می‌شد با آن هم ذره‌ای بودن و هم موجی بودن ماده را نشان داد.

در سال ۱۹۲۵ دو دانشمند به طور جداگانه تلاش می‌کردند تا با استفاده از توضیح دو بروی، نحوه حرکت الکترون‌ها اطراف اتم را توصیف کنند (پدیده‌ای که با استفاده از ریاضیات مکانیک کلاسیک قابل توجیه نبود). در آلمان، ورنر هایزنبرگ با استفاده از توسعه مفهومی تحت عنوان مکانیک ماتریسی شروع به توصیف نحوه حرکت الکترون کرد. فیزیکدان اتریشی، اروین شرودینگر نیز در اتریش با ایجاد بستری تحت عنوان مکانیک موجی به بررسی حرکت الکترون‌ها پرداخت. شرودینگر در سال ۱۹۲۶ نشان داد که روش خلق شده توسط او معادل با روش مکانیک ماتریسی است.

بیایید ایده‌ی تقیسم کردن را در مورد چیزهای عجیب تری به کار ببریم، یا فکر کنیم که می توان به کار برد یا نه. مثلاً در مورد صدا. البته فیزیک کوانتوم چیست؟منظورم این نیست که داخل یک قوطی جیغ بکشیم و در آن را ببندیم و سعی کنیم جیغ خود را نصف ـ نصف بیرون بدهیم.

صوت یک موج مکانیکی است که می تواند در جامدات، مایعات و گازها منتشر شود. چشمه های صوت معمولاً سیستم های مرتعش هستند. ساده ترین این سیستم ها، تار مرتعش است، که در حنجره ی انسان هم از آن استفاده شده است. به‌راحتی(!) و بر اساس مکانیک کلاسیک می توان نشان داد که بسیاری از کمیت های مربوط به یک تار کشیده مرتعش، از جمله فرکانس، انرژی، توان و... گسسته (کوانتیده) هستند. گسسته بودن در مکانیک موجی، پدیده ای آشنا و طبیعی است (برای مطالعه‌ی بیشتر می توانید به فصل‌های ۱۹ و ۲۰ «فیزیک هالیدی» مراجعه کنید). امواج صوتی هم مثال دیگری از کمیت های گسسته (کوانتیده) در فیزیک کلاسیک هستند. مفهوم موج در مکانیک کوانتومی و فیزیک مدرن جایگاه بسیار ویژه و مهمی دارد که جلوتر به آن می رسیم و یکی از مفاهیم کلیدی در مکانیک کوانتوم است.

پس گسسته بودن یک مفهوم کوانتومی نیست. این تصور که فیزیک کوانتومی مساوی است با گسسته شدن کمیت های فیزیکی، همه‌ی مفهوم کوانتوم را در بر ندارد؛ کمیت های گسسته در فیزیک کلاسیک هم وجود دارند. بنابراین، هنوز با ایده‌ی تقسیم کردن و سعی برای تقسیم کردن چیزها می‌توانیم لذت ببریم!

مولکول نور:
خوب! تا اینجا داشتیم سعی می کردیم توضیح دهیم که مکانیک کوانتومی چه چیزی نیست. حالا می رسیم به شروع ماجرا:
فرض کنید به جای رشته‌ی ماکارونی، بخواهیم یک باریکه‌ی نور را به طور مداوم تقسیم کنیم. آیا فکر می کنید که دست آخر به چیزی مثل «مولکول نور» (یا آنچه امروز فوتون می‌نامیم) برسیم؟ چشمه های نور معمولاً از جنس ماده هستند. یعنی تقریباً همه‌ی نورهایی که دور و بر ما هستند از ماده تابش می‌کنند. ماده هم که ساختار ذره ای ـ اتمی دارد. بنابراین، باید ببینیم اتم ها چگونه تابش می کنند یا می توانند تابش کنند؟

مقالات مرتبط:

تابش الکترون:
در سال ۱۹۱۱، رادرفورد (۹۴۷-۱۸۷۱) نشان داد که اتم ها، مثل میوه‌ها، دارای هسته‌ی مرکزی هستند. هسته بار مثبت دارد و فیزیک کوانتوم چیست؟الکترون‌ها به دور هسته می چرخند. اما الکترون های در حال چرخش، شتاب دارند و بر مبنای اصول الکترومغناطیس، «ذره‌ی بادارِ شتابدار باید تابش کند» و در نتیجه انرژی از دست بدهد و در یک مدار مارپیچی به سمت هسته سقوط کند. این سرنوشتی بود که مکانیک کلاسیک برای تمام الکترونها پیش ‌بینی می‌کند. طیف تابشی اتمها، بر خلاف فرضیات فیزیک کلاسیک گسسته است. به عبارت دیگر ، نوارهایی روشن و تاریک در طیف تابشی دیده می‌شوند.

۲۲

ارديبهشت

امین احدی

به خدا بگویید و از خدا بخواهید

شاید برای خیلی از ما موقعیت‌هایی پیش می‌آید که دلتنگ یک همزبان رازدار باشیم. می‌خواهیم حرف بزنیم و درون خود را بگوییم، اما گاه، محرم راز دل طوفانی خویش را پیدا نمی‌کنیم.... شاید این آشفتگی از این جهت باشد که فراموش می‌کنیم باب گفت‌وگوی بنده با خداوند، همیشه باز است و خطاب حضرت دوست نسبت به بندگانش این است که «هرکه خواهد گو بیا و هرچه خواهد گو بگو/کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست».

بعضی از ما عادت کرده‌ایم صحبت کردنمان با خدا فقط برای طلب نیاز و کمبودهای مادی و جاری زندگی‌مان باشد. البته این هم خوب است و خود خداوند متعال در قرآن به صراحت ما را به آن دعوت کرده و فرمود: ه: «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را»، اما حیف نیست همیشه در همین حد بمانیم؟

حیف نیست رشد و فهم و کمال تدریجی که در طول عمر، خدا نصیبمان کرده را نادیده بگیریم و همچون یک نوزاد، فقط هنگام درماندگی‌هایی مثل گرسنگی دادِ کمک برآوریم؟!

امیرالمؤمنین (ع) در نهج‌البلاغه ما را دعوت می‌کنند به اینکه صرفا برای طلب نیاز روزمره زندگی، خدا را خطاب نکنیم و حرف‌زدنمان با خدا منحصر به خواستن نیازهای مادی‌مان نباشد بلکه پا را فراتر بگذاریم و لب به شکر نسبت به داده‌های او و درخواست برخوردار‌شدن از شیرینی حرف زدن با او و... هم باز کنیم. حضرت در وصیت زیبای خود به فرزندشان هم اینگونه می‌فرمایند: بدان آن خداوندی که گنجینه‌های آسمان‌ها و زمین به‌دست اوست.

به تو اجازه دعا داده و اجابت آن را به‌عهده گرفته است، پس تأخیر اجابت دعایی که به بارگاه خداوند کرده‌ای ناامیدت نسازد زیرا عطای الهی به قدر نیت است. خود حرف زدن با خدا غنیمت است؛ پس، از این به بعد بدون ناامیدی از امکان عدم‌اجابت، راحت با خدا حرف بزنیم.

صحبت کردن با خدا از مشکلات و سختی هایمان

( گفتن درد دل با خدا) یکجور ناشکری کردن است ؟

میتوان از درد دل گفتن حضرت علی (علیه السلام) با چاه،نتیجه گرفت که در کل سخن گفتن از ناراحتی های ناشی ازمشکلات و سختی های زندگی کار بدی نیست اما گفتنشان به خدا ، صورت گله پیدا میکندو پسندیده نیست؟

پاسخ:
آدمی همیشه به دنبال این است که با تکیه بر جایگاه معنوی آرامشی به خود ببخشد. خدای متعال بهترین مونسی است که می توان با او درد و دل و راز و نیاز کرد.

به نظر می رسد علت اصلی که شما را به این شبهه وا داشته است، در این باشد که معنای دقیقِ گرفتار شدن به مشکلات تبیین نشده است که احساس می کنیم گفتن این موارد ناسپاسی باشد.

- چرا خدا بلاهایی به سر ما می آورد که به ناشکری و ناسپاسی می افتیم؟

** اولا: ایمان به خدای متعال باید همراه ایمان به عوالم غیب باشد:

«الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ»(1)(پرهیزکاران) کسانى هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‏] ایمان مى‏ آورند و نماز را برپا مى ‏دارند و از تمام نعمتها و مواهبى که به آنان روزى داده ‏ایم، انفاق مى ‏کنند.»

و کسانی که به عوالم غیب ایمان دارند، نوع نگاهشان به دنیا گونه ای نیست که ناهمواری های دنیا، کمرشان را بشکند و در مقابل آن تاب و توان خویش را از دست بدهند. بلکه انسان با نگاه به عالم حقیقی که پس از مرگ رخ می نمایاند، تمام سختی های دنیا برایش پذیرفتنی و چه بسا شیرین می شود. مانند ورزشکاری که سخت زحمت می کشد، اما امیدش به کسب جایزه، رنج را برایش هموار می کند.

** ثانیا: انسان با دقت در دنیای مادی می فهمد که رنج و سختی جزء جدا ناشدنی دنیا است و همگان به نوعی سختی ها و مرارت های دنیا را تجربه می کند. بنابراین تلاش برای منتفی نمودن هر نوع ناگواری، نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت. و کسانی در این میدان پیروز می شوند که به جای تلاش برای تغییر همه چیز، به تغییر خود بپردازند و با ایجاد وسعت درونی، مشکلات را برای خویش هموار کنند. همان گونه که خدای متعال، برای پیامبرش (ص) چنین نسخه ای داشت:
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکَ * وَ وَضَعْنَا عَنکَ وِزْرَکَ»(2) آیا سینه‏ ات را برایت نگشودیم؟ و بار گرانت را از پشتت برنداشتیم؟»

** ثالثا: بسیاری از بلاها و مصیبت هایی که بر سرمان می آید، نتیجه اعمال خودمان است. و باید شاکر خدای متعال باشیم که حتی بسیاری از بلاهای خود ساخته ما را، از ما دور کرده است.

مقالات مرتبط:

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»(3) فساد، در خشکى و دریا بخاطر کارهایى که مردم انجام داده ‏اند آشکار شده است خدا مى‏ خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (بسوى حق) بازگردند.»
** رابعا: بسیاری از اموری که برایمان ناپسند شده، در واقع خیر ماست. و به دلیل جهل و نادانی، قادر به تشخیص مصلحت خویش نیستیم و گاهی اوقات، مصلحت های خویش را ناپسند می شماریم:

«عَسى‏ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»(4) چه بسا چیزى را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزى را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا مى‏ داند، و شما نمى ‏دانید.»

** خامسا: مکروهات دنیا، محکی برای ادعای ایمان است. تا فرق بین مومن حقیقی و مدعی سست عنصر روشن گردد:

۲۲

ارديبهشت